صفحه‌ی 279 - غریب‌عجیبه‌گی منتشر می‌شود!

الف.

 سلام.

  هرکاری رو که دوست داشته باشی، اعتیاد خودش رو داره، پنج-شیش سال قبل اعتیاد قایق کاغذی ساختن گرفتم، اون هم به شدّت خیلی زیادی. همیشه دست‌م می‌جنبید. ناراحت که می‌شدم قایق درست می‌کردم، خوشحال که می‌شدم قایق درست می‌کردم، گریه می‌کردم و قایق درست می‌کردم، می‌خندیدم و قایق درست می‌کردم، هی قایق، قایق، قایق. اون‌قدر قایق درست می‌کردم که هم‌کلاسی‌هام می‌گفتن من توی قایقا شنا می‌کنم.

  یه روزی، پینت ویندوز رو باز کردم و شروع کردم به کشیدن. خیلی جذّاب بود. خیلی آروم‌م می‌کرد. بعدتر رفتم سراغ اسکچ پدِ ویندوزِ تن. شده بودم مثلِ قبل، توی خوشحالیا، ناراحتیا، عصبانیتا و... اسکچ می‌کشیدم.

وقتی داشتم اسکچامو به ف.میم نشون می‌دادم، دیدم شروع کرد برای دونه دونه‌شون قصّه گفتن. اون‌جا بود که ایده‌ی شکل‌گیری این کتاب پیش اومد. در واقع غریب‌عجیبه‌گی مدیون ذهنِ زیبایِ ف.میمه.

توی این کتاب اسکچ‌ها رو به ترتیب زمانی قرار دادیم و چون کم، باارزشه داستانای ف.میم رو توی یکی دو جمله برای هر اسکچ خلاصه کردیم.

 و حالا نتیجه‌ای رو می‌بینید که خیلی دوست‌ش داریم. آماده و مهیا برای دیدن. غریب‌عجیبه‌گی‌ رو از این لینک دانلودش کنین و از دیدن‌ش لذت ببرید:

دریافت غریب‌عجیبه‌گی

نسخه‌ی الکترونیکِ کتاب رایگانه، اما اگه دوست داشتین ما رو حمایت کنین از این‌جا برامون هر مبلغی که خواستین واریز کنین:

https://idpay.ir/mimajil

و خبر به‌تر این که می‌تونین به راحتی نسخه‌ی چاپیِ کتاب‌مون رو سفارش بدین تا به همراه دو تا هدیه‌ براتون بفرستیم‌ش. این هم از لینک خرید:

https://idpay.ir/mimajilpost/shop

 برای خرید نسخه‌ی چاپی کتاب، یادتون نره اطلاعاتتون رو دقیق‌ وارد کنید و اگر خواستید اسم کسی که دوست دارید کتاب براش امضا بشه رو هم برامون بفرستید. 

ما جز حمایت شما دلگرمی‌ای نداریم، لطف کنین و ما رو توی صفحات مجازی‌تون، به دیگران معرفی کنین. لبخند شما امید ماست.

تقدیم به ف.میم، یادِ عمو شلبیِ عزیز و تمام کسانی که ما رو خواسته و ناخواسته در ساخت این دنیای غریب‌عجیب کمک کردن.

میماجیل، بهار ۹۸

برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۱۲ ]

صفحه‌ی 278 - به‌زودی در این مکان غریب‌عجیبه‌گی سبز می‌شود!



(اوّلین انیمیت‌م برای اوّلین کتاب‌م!)
برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۲ ]

صفحه‌ی 277 - تمام آن‌چه خورانده‌ام!

(من در تصویر قایقی خواستم ساخت، که کاش با همان دور شده بودم)

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۳ ]

صفحه‌ی 276 - !دیناوخ‌یم لوّا هب رخآ زا هک رگا

!

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۴ ]

صفحه‌‌ی 275 - برای تو که طالبی!

275

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۳ ]

صفحه‌ی 274 - گاو!

"خیال خوبی‌ها،‌ درمان بدی‌ها نیست، بلکه صد چندان بر زشتیِ آن‌ها می‌افزاید!"

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۲ ]

صفحه‌ی 273 - چون است حال، جانا!

"تپش، تپش، تپش"

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۵ ]

صفحه‌ی 271 - خیلی غریب بعد از سالیان دل‌م خواست یه مدت فقط فرهاد گوش بدم!

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۱ ]

صفحه‌ی 270 - بزرگ‌ترین غمِ تاریخ آن‌جا به سراغ‌ت می‌آید که می‌فهمی متفاوتی!

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۹ ]

صفحه‌ی 269 - بنگر به تن روشن‌م!

الف.
 سلام...
  گاهی وقتام یه خواسته‌ای هست که کاش آدم وقتی حال‌ش بده، بشه گاو پیشونی سفید... یه کاتالوگ هم توی صندلیِ عقب‌ش باشه که در چنین مواقعی که حال طرف به اندازه‌ی کافی به غایت گند خورده هست... دیگه به‌ش پند و نصیحت نگین، کار نباشین براش، خروس نباشین از صب بخونین، دستور ندین، حقیقت جامعه بیان نکنین، صدای زنگ در و تله‌فون نباشید... باشید و نباشید. چون توی این وضعیت کنونی، اگه گاو پیشونی سفید فوق رو خود به خود رها کنی، خودش می‌میره... شما تو این وضعیت فقط حال‌ش رو تشدید می‌کنید.
برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۲ ]
گر تو سری، سرک بکش
بایگانی مطالب







طراح اصلی قالب: عرفان ویرایش‌ شده برای میمای دوست‌داشتنی :)