صفحه‌ی 25

برف انبار (قسمت 1)

/...عکسی دارم در برف با چکمه‌هایی که تا بالاتر از زانو می‌رسید و موهایی بلند که حدودا پشت گردنم را می‌گرفتم. اصلا نمی‌شناختم‌ش.../
ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۶ ]

صفحه‌ی 24

دختر نانوا


...می‌توانید درک کنید دخترک یه نانوا در منطقه‌ای آخوندنشین این گونه در خیابان بچرخد در صورتی امسال یا سال بعد به سن تکلیف می‌رسد؟!!...

 

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۶ ]

صفحه‌ی 23

پسرک سیگاری

 

...وقتی دود را دیدم باورم شد...

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۲ ]

صفحه‌ی 17

به نام نامی‌اش...
سلام
چند سوال در ابتدا:
برای چی باید ورزش کرد حتی اگر شده با زور پدر؟
وقتی ورزشی را بلد نیستی و از آن خوشت نمی‌آید چرا مربی ورزش تو را به همان تیم می‌فرستد؟ و بعدش برای گل خوردن، سوتی دادن و.... باید از بازی اخراجت کنند؟
خب فِکِر کنم کل متن رو با همن چند تا سوال لو دادم ( ! )
خب همینطور که در سوالات اومد شد دیگه، یعنی پدر به معلم ورزش ما گفته‌اند که هر طور شده باید جناب بنده ورزش بِنَمایم و از آن طرف در مدرسه لندهورِ ‌ما  که نه سالن دارد نه میز پینگ‌پونگ فقط3-2 ورزشی می‌توان کرد که یکی‌ش هندبال است که سررشته ندارم دومی‌ش والیبال است که کوتاه قدتر از من هم وجود دارد و بازی می‌کند آنوقت من نقش هلو انجیری را آن وسط اجرا می‌کنم بدین صورت:
تمامی سرویس‌هایی را که به من می‌رسد می‌بخشم زیرا به فکر تیم بوده‌ام نمی‌خواهم که امتیاز از آن حریف شود و در عوض جواب توپ‌هایی را که به سمت من می‌آید با جای خالی می‌دهم و همین موقع است که آسمان به سرت می‌آید از دست تیمی‌ها....
سومین ورزش مدرسه‌مان که من از آن متنفرم ولی به دلیل این که در بهتر از والیبال آن را بلدم و درآن اگر به شکل یک مجسمه‌ هم باشم فایده دارم من را در آن راه می‌دهند(در والیبال هم راهم می‌دهند ولی فقط هلو انجیری‌ام دیگه(!) ): فوتبال.
من از فوتبال بدم می‌آید نه به آن دلیل بلکه به این دلیل:
زیرا همش در خط دفاع‌ام(یا دروازه)، پس از هر بازی پاهایم درد می‌گیرد، کتانی‌های سیاهم را که هروز تمیز می‌کنم از دوباره کثیف می‌شوند، از مهدکودک تا به الان کم توپ به پایم می‌رسید و کم در دستم می‌ماند، خطا در آن زیاد است و همین.
در کل در مواقع فوتبال هم بدرد چندانی نمی‌خورم چون همش 3-2 تا گل می‌خورم بقیه سرم داد می‌کشند و من می‌روم بیرون آخر چرا من باید ورزش کنم؟
سوال هفته: من برای چی باید ورزش کنم؟
1. زور است.
2. برای بدن فایده دارد.
3. هویجوری.
4. ....... (در این جا چیزی غیر از گزینه های بالا را بنویسید)
راهنمایی: (سفید رنگ است)گزینه 2 غلط است چون من روزانه برای رفتن به مدرسه دوچرخه سواری می‌کنم.
آدرس هایی که می‌توانید جواب‌های‌تان را ارسال کنید:
سامانه پیامکی:
کلاغ کلاغ 30000 ( ! )
سامانه اینترنتی:
www. Kalaq.cam ) ! (( ! )
تلفن گویا:
12کلاغ3کلاغ2265 ( ! )
آدرس:
کلاغ آباد، خیابان سردار کلاغ سیاه‌‌نیا، بلوار کلاغ فداکار سفید پر،کوچه اول، بغل سوپر مارکت کلاغ نیوز، طبقه سوم واحد 9 منزل آقای وحیدکوچولو تنها در بین کلاغ‌ها( ! )
کدپستی:
 3321- کلاغ - 6558- کلاغ × کلاغ - 3258959 
و درآخر درباره شعر، تصویر(نقاشی خودم) و قالب وبلاگ هم کلاغ بدهید. 
همیشه خداحافظتان باشد.
برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۵ ]

صفحه‌ی 6

به نام اعظم او...
ولادت حضرت مهدی مبارک.
خب بالاخره الان نظر منم عوض شد در رابطه با این که از قبل نوشتن خوب نیست و بهتره که در وقتی که امکانش هست بنویسم  و وقتی که نیست از قبل آماده نکرده باشم برای همین باید در این جارو تخته کنم برای همینم یه قفل نو براش خریدم تا آقا هکره این ورها نیاد اگه هم بیاد قفلم نو محکم باشه که نتونه بازش کنه خب بگذریم من یه نطق کوچولو در رابطه با عینک و بعد از اون یه نطق کوچولو دیگه در باب سفرمون کنم و بعدش خداحافظی تا 12 مرداد، آخه من از 12 مرداد یه مطلب از پیش آماده دارم چیز بیشتری دربارش نمی‌تونم بگم جز این که وبلاگ من توی آبدیت شده ها نمی‌ره پس خودتون بیان.
حالا بریم سر وقت نطق های کوچولوم :
  من یه آدم عینکی‌ام که چون عینکم شیشه‌ش شیکسته و کسی به فکرش نیست، خب نمی‌زنم. ولی همیشه همراه خودم می‌برم خدا رو چه دیدی شاید لازم شد. مهدی خوندن تموم کتاب‌ها و مجله‌هاش رو آزاد کرده ولی به شرط چاقو، نه به شرط عینک که منم مجبورم و می‌زنم تازه آخرین باری که رفتیم سینما من رو مجبور کرد  که عینک بزنم عجب گیری این عینک برای من!!!
خب عینک نزدن من دلایل دیگه‌ای هم داره که فک کنم خودتون حدس بزنین تازه اگه عینکی باشین می‌فهمین که چه توهین‌هایی به عینکی‌‌ها می‌شه! (البته در صورت کوچولو بودن!!!)
نطق دوم:
  بابام جدیدن یه جیپ پاژن خریده که اگه نمی‌دونین چه شکلی تو گوگل جستجو کنین تا بفهمین چه خوشگله  و ما با این ماشین می‌خوایم بریم پرچکوه جای شما خالی خیلی خوش می‌گذره و در آخر از اون‌هایی که وقتشون رو برای این وبلاگ تلف کردن و خوششون نیومد معذرت می‌خوام نارحتم دارم می‌رم اما چه فایده؟ کاش اون جاهم اینترنت داشت، کاش، کاش، ای‌ کاش و ....
راستی یه سوال نظرتون درباره این وبلاگ چیه؟؟؟
12 مرداد یادتو نره...
خدا حافظ من مثله ابرها بی‌خداحافظی نمی‌رم!
برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۵ ]
گر تو سری، سرک بکش
بایگانی مطالب







طراح اصلی قالب: عرفان ویرایش‌ شده برای میمای دوست‌داشتنی :)