روزها میگذرد،
خسته شدهام،
خوابم میآید،
دوست دارم تا زمان تقسیم بهشت جهنم بخوابم!
دوست دارم سریع تموم شده همهچی برسیم قسمت آخر!
این روزا همین طور کاغذ طراحیهایم را روی هم میگذارم... .
شاید بعدن چندتا شونا رو بذارم اینجا!
ولی تنهایی چه حالی میدهها!
آدم گاهی باید با خودش تنها باشه!
جمعه ۱۶ اسفند ۹۲
برایم شعر خواهی خواند؟ [ ۳ ]