به نام خدا
غربت
با پدر رفتهام شهر ما هیچ کجایش برایم آشنا نیست. انگار من تا به حال آدم ندیده باشم خیلی ذوق میکنم شلوغی رو میبینم. شدم اینهو آدم ندیدهها، یا توی این پرتیسانم یا پرچکوه. از بس توی خونه موندم، اینطوری شدم. با دوچرخه پنچرم، خودم هم دارم پنچر میشم!
+پنجشنبه شب لیلهالرغائب لطفا دعا کنید منم توی امتحاناتم قبول شم.
چهارشنبه ۲۵ ارديبهشت ۹۲
برایم شعر خواهی خواند؟ [ ۳ ]