الف.
سلام. ساعتِ شش و ربعِ صبح هم که باشد، اگر آدم حوصله یک ربع نوشتن داشته باشد، هر چند موضوعی نداشته باشد و هر چند که ننوشته باشد چند روزی، چیزی، باز هم میتواند بنویسد، حتا اگر خوابش بیاید!
امروز دوشنبه است. چندمش را نمیدانم، مهرِ نود چهار. امروز روزیست که یک زنگ عربی و دینی داریم. هر چند شاید خوش نیاید دلمان را و یا خوش نیامده باشد، ولی به قولِ مهدی، باید سعی به دوست داشتنِ دروس کنم، برای هدفی به درد نخور، برای نمره. زندهگی کلش چیزِ به درد نخوری نمون میکند. آدم میخواهد به چی برسد؟ آدم هیچوقت غرقِ چیزهایِ خوبِ زندهگی نمیشود. غرقِ پولش میشود، غرقِ بدبختیهایِ روزانه و بدخوابیهایِ شبانه! که چه بشود؟ آدم فقیر زندهگی کند ولی با آرامش خیلی بهتر است، از...، از چی؟
شش و ربعِ دوشنبه!