*/اول میکشم، بعد میفهمم!/*
به نام خدا
اول کشیدمش بعد فکر کردم این شاید همان، تصویریست که از شازده کوچولو در رویاهایم داشتهم! گذشت و چسباندمش روی کمد، تا این که دیروز یک نگاه عاقل اندر سفیه (درسته؟) کردمش، و بعد یک نگاه عاقل اندر سفیه به خودم کردم گفتم:«خاک توی سرت، این پوریاست!»، پوریا یا همان رفیق ببخشید دیر شناختمت!
تمام!
جمعه ۲۹ اسفند ۹۳
برایم شعر خواهی خواند؟ [ ۱۰ ]