*/غول آخرِ تابستان/*
به نام خدا.
سلام. دیگر میشود حتا برای دانستنِ پایانِ این تابستانِ بیرمق مانده، ثانیهشمار گذاشت! برای رسیدن به یک ترس! برای مواجه با یک غول مرحله آخر تابستانم به غولی که به خاطر همان میخواهم حتا دیگر تابستان نشود! ترسی که در طول مدت نه ماه از بین میرود، دوباره با آمدن تابستان، همه چیز پاک میشود و از دوباره باید بروی از اول بازی کنی! مثلِ داشتن یک بازی برای پلیاستیشن! پاییز خیلی زیباست ولی نه با مدرسه! چند روز پیش یک مخالف مدرسه دیدم! با هم میشویم دوتا! نمیدانم او مخالف چیِ مدرسه است! ولی من مخالف بودن مدرسه در پاییزم، مخالف بودن مدرسه در زمستانم! مخالف بودن مدرسهم اصلن من با این وضعیتی که دارد! باید مدرسه را جمع کرد! کل مدرسهها را باید جمع کرد از اولش ساخت! زیر ساختهای جدید! کلن باید نیت اصلی مدرسه ها را عوض کرد! نمیخواهم بگویم باید چه کرد کرد، که البته میتوان تا حدودی! ولی میخواهم نگویم! میخواهم فقط بگویم این خوب نیست هماین!