*/4شمّبه/*
الف.
سلام.
برنامهیمان دو زنگ هنرهای تجسمی با مسدر ضیایی و دو زنگ ادبیات و زبان فارسی با مسدر شادیان.
آقای ضیایی خودش میگوید که خیلی سختگیر است. خب یک تمرین گفته بود که به عبارتی جالب بود. و خب برای هفتهی بعد راپید خواست کاغذ A4 زیاد و مداد و اتود. گفت کم کم زیادتر هم میشوند. نمره هم ژوژمان! و گفت باید تا آخر ترم طوری کار کنید که رویم بشود که بگم آثارتان را بزنند روی دیوار. مسدر شادیان بسکتبالیست حرفهایست که زانویش بر فنا رفته و در کل خیلی خوب بود. داشتم میآمدم، خانه، سوار ماشینش بود! رسید به من گفت خداحافظ عزیزم!