صفحه‌ی 47

سلام.
آمدم جان‌م به قربان‌ت ولی حالا چرا؟
آقا ما بی‌خبر اومدیم؟ بی‌خبر رفتیم؟ حالا‌ چی؟ حالا که خبر دادم.
فعلا حرفی ندارم بگم اما فردا یه پست می‌زارم.
محض اطلاع برای این که سر من رو نخورید بگم از بازگشایی مدارس به بعد من فقط و فقط پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها ظاهر می‌شوم. اون‌هم با کلی عکس!

برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۳ ]
هو العشق
۰۱ مهر ۱۲:۴۸
آدم اینقد درس خون؟اصن داریم؟داریم ملت؟

پاسخ :

جریان چیه؟
منظور پنج‌شنبه جمعه‌هاست؟
کار دادا‌مه:دی
هوالعشق
۱۵ مهر ۱۵:۳۷

عه! تو هم میگی دادا؟ :دی منم به داداش بزرگم میگم دادا! :)

آدم اینقدر حرف گوش کن؟ دادات بگه! تو باید گوش بدی؟ :)))

پاسخ :

نه هویجوری گفتم.
تهدیداتی قابل تحمل در این رابطه وجود دارد که فاش می‌کنم (مثه علی دایی که جریمه‌ش کردن، حالا خدا کنه من جریمه‌ نشم. :)):
1- وب‌ت رو پاک می‌کنم.
2- بازی کامیونی رو پاک می‌کنم.
3- کل بازیات رو پاک می‌کنم.
4- یوزرت رو تو کامپیوتر پاک می‌کنم.
5- نمی‌ذارم از کامپیوتر استفاده کنی و تحقیق کنی.
6- نمی‌گذارم از کتاب‌ها و مجله‌هام رو بخونی.
.
.
.
و به همین صورت تا آخر.... . ))))))))))):
هو العشق
۱۸ مهر ۱۳:۵۴
داداشت یک همچین آدمی بوده و ما نمیدونستیم!؟
ما یه داداش کوچیک داریم اصن ازمون حساب نمیبره! :|‌ رمز موفقیت داداشت چی بوده که تو اینقد به حرفش گوش میدی؟ :دی یه بار تهدیدش کردم که رمز میذارم رو سیستم، قبل از اینکه تهدیدم رو عملی کنم خودش رمز گذاشت رو سیستم و من برای گرفتن رمز باید التماسش میکردم! من دیگه حرفی ندارم :|
البته یه داداش بزرگم دارم که من ازش حساب نمیبرم! :))

پاسخ :

بعله.
عجیب:/
گر تو سری، سرک بکش
بایگانی مطالب







طراح اصلی قالب: عرفان ویرایش‌ شده برای میمای دوست‌داشتنی :)