صفحه‌ی 175

*/من نمی‌توانم داد بزنم!/*
الف.


  سلام. انسان چیزی بین یک گیرنده و دهنده‌ست! چیزی بین دریافت کننده و پس دهنده! چیزی بین اکشن و ری اکشن! ورودی و خروجی! کلی حس دریافت می‌کنیم ما! گرما، سرما، خیسی، خشکی و مواد مختلف! اکسیژن، آهن، روی، آب! سر تا سرِ بدن انسان گیرنده است، گیرنده و حس کننده، و بدن هم پاسخ می‌دهد، می‌خورد و دفع می‌کند، هزار تا کارِ ری اکشن انجام می‌دهد، حتا بعضی جا، بعضی چیز‌های را نمی‌فهمیم، مثلِ خروجِ کراتین با بلند شدنِ ناخن! من اصلنِ اصلنِ اصلن نمی‌خواهم درباره‌ی بدن انسان و انسان صحبت کنم! می‌خواهم بگویم، کاش یک خروجی وجود داشت برای حس! وجود ندارد، فقط  ری اکشن می‌دهد بدن! وای اگر نخواهی ری‌‌اکشن انجام بدهی باید چه کنی، یکی این را بگوید! من نمی‌توانم داد بزنم، چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۱۲ ]
علی محمدرضایی
۰۹ مهر ۱۷:۳۱
هیچ کاری نکن

پاسخ :

می‌فهمی من چی می‌گم؟

حتمن نمی‌فهمی!
علی محمدرضایی
۰۹ مهر ۱۷:۴۱
می فهمم

پاسخ :

اگه می‌فهمی نباید بگی هیچ‌کاری نکن!
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۷:۴۷
کاری رو که بهش علاقه داری انجام بده حداقل تو اون زمان از دستِ این حسا خلاص میشی ...

پاسخ :

الان چِ کار کنم؟
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۸:۳۰
من که نمیدونم به چه کاری علاقه داری ؟ :)
ورزش دوست نداری ؟
به هنری علاقه نداری ؟
نقاشی ؟ نوازندگی ؟
این چیزا به نظرم آدمو آروم میکنه اگه بهش علاقه داشته باشی ...

پاسخ :

می‌خوام دااااااااد بزنم، هم‌این!
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۸:۳۵
آها اگه میخوای داد بزنی برو بالایِ کوه هر چقد دوست داری داد بزن خیلی حال میده :)

پاسخ :

الان نصفه شبی، پاشم برم کوه؟؟؟
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۸:۳۷
خب صبح پاشو برو :/
تا صبح ام دووم نمیاری یعنی ؟
یعنی انقدر اورژانسیِ اوضاع !

پاسخ :

از صبح داشتم با یک از دوستان چت می‌کردم! برای حل مشکل‌م، آخرش اون‌م کم آورد چی بگه!
ابلهانه قورت‌ش می‌دم مثلِ همیشه! :)
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۸:۴۱
این یه جور مقاومتِ ..
منم بعضی وقتا اینطوری میشم ...
یعنی دوست داری طوری حالت رو نشون بدی که هیچ کس نمیتونه حالت رو خوب کنه !
حتی ممکنِ با حرفِ یکی حالت خوب شده باشه ولی مقاومت میکنی و میگی که اصلا هیچ تاثیری نداشت ...
من حالم خوب نمیشه اصلا !
نمیدونم آدمیزاد خیلی پیچیده اس ...
منم همیشه در حالِ لجبازی با خودم بودم تقریبا حالتو میفهمم ...

پاسخ :

می‌خوام برم، روی ریل قطار دااااااااد بزنم! 

:)
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۸:۴۵
بهترین جارو انتخاب کردی دوستِ عزیز چون بعدی که داد زدی میمیری راحت میشی ...
واستا با هم بریم :)

پاسخ :

نه جدی، نزدیک خونه‌مون یکی هست! می‌خوام برم! زیاد قطار نمی‌آد!
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۸:۴۹
فقط کلی آدم نفرینت میکنن :دی
هفته پیش یک پسره خودشو انداخته بود رو ریل مرده بود برنامه کلِ مترو به هم ریخته بود مردم همه در حالِ نفرین کردنِ اون پسره بودن :)

پاسخ :

واییی!
عرفـــــ ـــان
۰۹ مهر ۱۸:۴۹
آها قطار که خوبه سالی یه بار رد میشه من فکر کردم مترو رو میگی ...
برو راحت باش از طرفِ منم داد بزن ...

پاسخ :

:)

باشه!
علی محمدرضایی
۰۹ مهر ۲۰:۳۹
نمیگم هیچ کاری نکن

پاسخ :

^ــــــ^
فاطمه .ح
۰۹ مهر ۲۰:۴۵
یه بار جلوی بابام گفتم من دلم میخواد جیغ بزنم. برادرها هم بودن. گفت خب جیغ بزن. گفتم الان؟ اینجا؟ گفت اره.
جیغ زدم ! بلند.

پاسخ :

:)

خدای من!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
گر تو سری، سرک بکش
بایگانی مطالب







طراح اصلی قالب: عرفان ویرایش‌ شده برای میمای دوست‌داشتنی :)