*/خلاقیت و مدرسه/*
به نام خدا.
سلام. من خدا را شکر تا به حال به کشورهای خارجه سفر نداشتهام و خبری از مدرسههایشان ندارم. ولی، از ایران هرچه بگویم کم، گفتهام! خلاقیت و مدرسه در ایران، دو کلمهی کاملن متضادند! انگار که اصلن کنار هم نمیتوانند باشند. در مدرسههای ایرانی چیزی به نام اتاق فکر در خودِ هیئت مدیره وجود ندارد. من چشمم آب نمیخورد که توی بخشهای بزرگتر مثل آموزش و پرورش هم وجود داشته باشد. چه برسد به این که دانشآموزان بتوانند خلاقیت به خرج دهند. معلمان محترم میآیند تویِ کلاس و یکریز شروع به حرف زدن میکنند و اجازه نمیدهند لحظهای دانشآموز بیاندیشد. مسئله را میگویند و قبل از گذشت چند ثانیه جواب را و روش جواب را هم میگذارند کفِ دستت. مثلن درسِ دینی، مهمترین درسیست که به عقلانیت اهمیت میدهد! بعد معلمانش کسانی هستند که یک ریز یا چرت و پرت میگویند یا سوال! نمیگذارند دانشآموزی که با او مخالف است، دستش را ببرد بالا و نظرش را بگوید. حالا بیخیال. دینی مهمترین درسی که برای آیندهی عقاید دانشآموزان و کشورست؟ درست! آیا مهمترین درس به نظر شما، باید از نظر دانشآموزان یک درس حفظی به شمار بیاید؟ به نظر شما آیا مهمترین درس که در آینده روی خلقیات دانشآموزان تاثیر میگذارد باید درسی باشد که نمیشود از رویِ راحتیِ آن هیچچیز فهمید؟ حالا شما بیا هی ضریب و نمره را ببر بالا؟ افاقه میکند مگر؟ تهش چه؟ وقتی دانشآموز هیچ چیز نمیفهمد، تهش یکی خواهد شد مثلِ من. منی که حتا سَر و سِر خودم را هم نمیدانم! که ماندهام بیفایده! باور کنید یا نکنید، آن زمان که مدرسه نبود یا درسِ دینیای به این صورت وجود نداشت اعتقادات مردم بسیار قویتر از کنون و آینده بود و خواهد بود.
و چه فرمولهایی که نباید حفظ کرد، و فکر کنیم که اگر این با آن واکنش پیدا کند چه خواهد شد؟ در صورتی که میتوانیم خیلی راحت برویم در آزمایشگاه یا حتا گاهی آزمایشگاه را بیاوریم تویِ کلاس و بگوییم پسرجان یا دخترجانِ عزیز، اگر این را بریزی در آن، منفجر میشود! تا دانشآموز فکر نکند به دروغگویی معلم!
در مدارس ایرانی حتا در تنبیهها هم خلاقیت به خرج داده نمیشود. در وضعیت فوقِ نرمالش اگر تنبهبدنی نشوی و یا اخراج از کلاس و هماینطور تحقیر، فوقش میگویند، این امتحان را کم شدهای، از رویش ده بار بنویس بیاور. حتا خیلی ساده نمیگوید که بیا حالا که کم شدهای، تا جایی که درس دادهایم را بخوان که بپرسم. ( و چه پرسشهای افتضاحی!). یا برو هماین مبحث را که کم شدهای، خلاصهی مطلبش را دربیاور هفته بعد بیا توضیح بده، یا مثلن دادن یک پروژهی عملی تحقیقاتی به دانشآموز. چه عیبی دارد مگر؟
نمونهی بارز دیگری از بیخلاقیتی: مفتضحترین درسِ تاریخِ ایران، پرورشی! نمیگویم معلم بیاید به شخصه خلاقیت را آموزش بدهد، که البته بد هم نیست! ولی خیلی عالمانه میتواند از شیوههای مطالعهی کتاب بگوید یا شیوههای موثر برنامه ریزی! در ایران فوقِ فوقش خیلی کار کرده باشند میآیند درس را مهم جلوه میدهند و میگویند کلاس آزاد، دانشآموزان پروژهی تحقیقاتی بیاورند و کاربرد معلم هم آن وسط یا کشک است یا پذیرش و ردِ تحقیقات! در غیر اینصورت، یا معلمها میآیند و محترمانه وِر میزنند و یا کلاس را ول میکنند دست بچهها که هر غلطی که میخواهند بکنند ولی خفهخون بگیرند که آبروی معلم نزدِ دیگر اساتید و معاونان و ناظم نرود.
وضعیت مدرسههای ایران به قدری خراب است که دانشآموزا را طوری بار میآورد که اگر معلم بخواهد پرسش داشته باشد در یک جلسه و یا امتحان بگیرد، هزار جور آرزوی مرگ و تصادف میکند برایش که فقط و فقط نیاید سرِ کلاس. یا مثلن هماین کلاسهایی که معلمش به دلیلی نمیتواند حاضر شود، مدیر و معاونان یک خلاقیت خرج نمیدهند برایش، در صورتی که خیلی راحت میشود برایش کاری کرد، ولی خب چه؟
حرف زیاد است دربارهی مدرسههای ایران و رابطهش با خلاقیت و صد البته حرف دربارهی خودِ مدرسههای ایران و ایرانی جماعت و اصلن خودِ ایران زیاد است. به هر حال باشد که بیاندیشیم و گرنه،
خانه از آمدن و رفتنِ ما سودی کو؟
وز تارِ وجودِ عمرِ ما پودی کو؟
در چَنْبَرِ چرخ جان چندین پاکان،
میسوزد و خاک میشود، دودی کو؟
خیام.
سعی خواهم کرد که بازهم در موردِ این مضامین حتمن بنویسم، تا ایران، به دستِ هماین ما ساخته شود!
صبحِ چهارشنبه/یکِ/مهرِ/نود چهار
پ.ن:
+ امروز ساعتِ سهی بعد از ظهر و یا فردا، جمعه، ساعت نه صبح! شبکهی مستند. "مشقِ شب" کارِ "عباسِکیارستمی"/ هرچند که به نظرِ مهدی، تفتیشِ عقاید کودکان بود و واقعن بعضی جاها روی مخ میرفت ولی خب جالب بود. و اوسط یا اوخرش یک مردی میآید و حرفهای خوبی میزند!!!
+ ده ایده برای بهبود مدرسه: 1.نابودیِ کامل مدرسه 2.تعویض کلی روشهای تدریس و معاونت و مدیرت و حتا وزارت! 3.وارد کردن خلاقیت به مدرسه 4.حذف کامل موجودی به نام معلم 5.تقلید از شیوههای مدارس فرنگ و بومیسازیشان! 6.آموزش مفاهیم و فرامین و فرمولها (واقعن میخواستم به وزن دوتای قبلی بیاورم فرمولها را ولی نشد!/فرامیل!) با استلالهای قوی و آزمایش 7.گوشکردن و ایده برداری از ایدههای دانشآموزان(هرچی دانشآموز بگه!) 8.حذف کلی مواد زائد درسی و آموزش مفاهیم اساسی و مورد نیاز دانشآموزان 9.مدرسه در خانه با آموزشِ صحیح دادن به والدین برای آموزش توسط خودشان به فرزندانشان 10.تبدیل چندین کلاس یک پایه، به یک کلاس و استفاده از همکاریِ چند معلم برای آموزَش یک درس!
تمام.