صفحه‌ی 185

*/نمی‌فهمم!/*

الف.


سلام.

  گاهی اصلن نمی‌فهمیم که چه می‌گوییم! چه می‌کنیم. چه رفتاری و چه کرداری از خودمان نشان می‌دهیم. اصلن گاهی دل‌مان می‌خواهد هیچ غلطی نمی‌کردیم. اصلن حتا فکر هم نمی‌کردیم. اصلن وجود ما در بعضی‌ جاها، اصلن لازم نیست. نبودن و نبودن. گاهی فکر می‌کنم، لازم است یک جی‌پی‌اس از یکی از ورژن‌های Need for Speed یک فِلِش جلوی‌ت ظاهر شود که بگوید کدام ور بروی درست است. و کدام راه را باید برگردی. ولی خدا، حتا برای به‌ترین‌های‌ش هم چنین چیزی نداده، گاهی پیامبران‌ش افراط می‌کردند در مهربانی و گاهی هم زود خسته می‌شدند.

  هیچ‌وقت چنین چیزی‌نبوده، چرا؟ چون می‌گویند که انسان خود مختار است. (مثلن!) باید خودش درک و تحلیل کند. باید خودش تشخیص دهد. چنین چیزی از نظرِ من، کاملن درست نیست، ینی اصلن شاید درست نیست. چرا باید به مخلوقی مثلِ آدم گفته شود نخور آن را! چرا؟ دلیل‌ش چیست؟ خودت می‌فهمی!!! و بعد هم تبعید می‌شود... .

  گاهی اصلن نمی‌فهمم چه می‌گویم!

برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۶ ]
گر تو سری، سرک بکش
بایگانی مطالب







طراح اصلی قالب: عرفان ویرایش‌ شده برای میمای دوست‌داشتنی :)