صفحه‌ی 225

 به طاها...

"

  سلام...

    من نمی‌توانم با کسی باشم که هم‌راه‌م نیست ای دوست... .

 

  پی‌نوشت:

    چرا دل‌گیری این روز‌ها؟

"

برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۴ ]
طاها مهاجر
۱۹ خرداد ۲۱:۱۵
سلام
....

پاسخ :

سلام...
بیست و دو
۰۱ تیر ۰۲:۴۰
دوستاتونم اینجارو میخونن؟!

پاسخ :

سلام...

    در واقع باید عرض کنم که من دوستان زیادی ندارم...! بعد هم از میان همون اندک، تعدادی این‌جا رو می‌شناسن و تعدادی هم این‌جا رو می‌خونن...! از دوستان واقعی!

    در دنیای مجازی هم که بیش‌تر دوستانی دارم (نه به معنای واقعی دوست...، به معنای واقعی دوست فقط دو نفر)، خب طبیعتن بیش‌تر می‌آیند! طاها هم یکی از آن دو دوست مجازی‌ست! از کامنت‌ش پیداست که!!!


بای پولار
۰۱ تیر ۲۳:۰۹
همین پست با وجود تموم گنگیش برای من تازه وارد اما کلی علاقه مندم کرد به خوندنت.
بازم می ام اینجا :)

پاسخ :

سلام...

:))
فـ . میم
۰۵ مهر ۲۲:۴۰
انتظار یک نامه طویل را داشتم. دیدم یک خط هم می‌تواند کاری بکند که بعضی وقت‌ها چند صفحه نمی‌توانند.

پاسخ :

سلام.

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
گر تو سری، سرک بکش
بایگانی مطالب







طراح اصلی قالب: عرفان ویرایش‌ شده برای میمای دوست‌داشتنی :)