صفحه‌ی 238

*/...پس خیلی راحت می‌نویسم "تمام" و قال قضیه را مثل یک بازنده به پایان می‌رسانم!.../*

ادامه مطلب برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۳ ]

صفحه‌ی 40

امروز ماما‌ن‌م یه چیز‌هایی رو نشون‌م داد که باهاشون کلی یاد قدیم‌ها کردم از دفتر نقاشی مکتب‌م (مهد القرآن/ مکتب‌القرآن) گرفته تا نوشته‌ی یاد بود کلاس اول‌م. یه جا جوگیر شدم که توی نقاشی‌های اجق وجق (یا اجغ وجغ یا اجق و جغ یا اجغ وجق) دوران کودکی‌م شکل دست‌م رو دیدم دست‌م رو گذاشت‌م روی دست‌م... ازین فیلم عاطفی‌ها دیگه!

برای‌م شعر خواهی خواند؟ [ ۳ ]
گر تو سری، سرک بکش
بایگانی مطالب







طراح اصلی قالب: عرفان ویرایش‌ شده برای میمای دوست‌داشتنی :)